اولین قدم برای طرح درمان پایین محاسبه کمبود فضا است. برای این منظور جدولی بنام VTO (Visualized Treatment Objectives) ارائه شده تا کار محاسبه دقیقتر باشد.
کمبود فضا درفک پائین فقط کرادینگ نیست. اگر بیمار پروتروژن داشته باشد برای آن هم همانند کرادینگ باید فضایی ایجاد شود (مثلاً با کشیدن دندان)، و اگر کرواسپی بیمار شدید باشد باید برای صاف کردن آن هم فضایی را در نظر بگیرید. دراین بخش نحوه محاسبه اینها را با هم خواهیم دید.
در ابتدا بهتر است که یک کولیس دیجیتال تهیه نمائید و لبههای آن را نازک کنید (شکل 62-2) و کارهای زیر را به ترتیب انجام دهید:
شکل 62-2: نازک کردن لبههای کولیس دیجیتال
1)
عرض مزیودیستالی دندانهای پرمولر دوم یک سمت تا سمت دیگر را تکتک اندازهگیری کنید (شکل 63-2). راحتتر است که سمت چپ و راست را باهم اندازهگیری کنید چون معمولاً به یک اندازه هستند و کار شما سریعتر انجام میشود. باید کولیس را عمود به تاج دندان بگیرید تا حداکثر عرض مزیودیستالی دندانها را نشان بدهد. نهایتاً عرض پنج دندان هرسمت (سانترال تا پرمولردوم) را باهم جمع ببندید و در برگهای یادداشت فرمائید (شکل 64-2)
شکل 63-2: اندازهگیری عرض مزیودیستالی دندانهای پرمولر دوم یک سمت تا سمت دیگر
شکل 64-2: نوشتن اندازههای به دست آمده
مرحله بعد اندازهگیری قوس فکی میباشد. میتوانید باسیم برنجی اینکار را انجام دهید. قطعهای از آن را روی کاسپهای باکال و لبه انسیزال دندانها از پرمولر دوم یک سمت تا سمت دیگر بگذارید و بعد این قطعه را صاف کنید و طول آن را با خط کش اندارهگیری کنید. بهتر از آن اینکه با خود کولیس از مزیال مولر اول تا دیستال لترال (شکل 65-2) و بعد از دیستال لترال تا میدلاین را اندازه بگیرید و جمع این دو میشود طول قوس فکی بیمار شما در یک سمت.
دیستال لترال با مزیال کانین در انتهای درمان مجاور هم قرار میگیرند، در زمان اندازهگیری طول قوس فکی هرکدام که به سمت لینگوال بود باید معیار کار شما گردد، منظوراین است که اگر مزیال کانین لینگوالیتر از دیستال لترال بود برای اندازهگیری باید از مزیال مولر تا مزیال کانین و از آنجا تا میدلاین را اندازه بگیرید و جمع ببندید تا طول قوس فکی بدست بیاید.
اگر طول قوس فکی را ازمجموع عرض دندانها کم کنید میزان کرادینگ مشخص میشود (شکل 66-2).
شکل 65-2: اندازهگیری طول قوس فکی پایین با کولیس دیجیتال
شکل 66-2: محاسبه میزان کرداینگ هر سمت قوس فکی
2)
قسمت دوم در جدول VTO میزان کرواسپی بیمار است. صاف شدن کرواسپی منجر به پروترود شدن دندانهای قدامی میگردد و چون پروترود شدن آنها باعث برگشت بیماری میشود، لذا باید فضایی را در نظر بگیریم تا بعد از صاف شدن کرو اسپی، قدامیها بتوانند به سمت عقب بروند و مجدداً درون قوس فکی قبلی قرار بگیرند. حال هرچه میزان کرواسپی بیشتر باشد میزان پروترود شدن هم بیشتر است و به تبع آن میزان فضایی که برای جبران آن نیاز است بیشتر میشود. برای بدست آوردن میزان فضای مناسب باید یک خط کش از دیستال مولر دوم پائین تا سانترال همان سمت قرار بدهیم. حال عمق کرواسپی که معمولاً بین پرمولراول و دوم است (نوک کاسپ آنها) را در نظر بگیرید و فاصله آن را از خط کش مذکور اندازه بگیرید (شکل 67-2) تا میزان عمق کرواسپی بهدست بیاید. از لحاظ ریاضی نصف این عمق میزان پروترود شدن قدامیها را نشان میدهد بنابراین نصف کرو اسپی فضایی است که در هر سمت شما نیاز دارید تا کرواسپی صاف شود.
شکل 67-2: کرو اسپی پایین
3)
طبق توصیه آقای Tweed اگر انسیزورهای پایین به پلن مندیبل عمود باشند (95-90 درجه) در انتهای درمان ثبات خوبی خواهیم داشت. وقتی این زاویه بیشتر از 95-90 درجه باشد باید آنها را به سمت عقب رترود کنیم تا جلوی برگشت ناهنجاری گرفته شود. معمولاً به ازای هر پنج درجه زاویه اضافه، نیم میلی متر در نظر میگیریم (هم سمت راست وهم سمت چپ) پس اگر زاویه 99 درجه بود باید برای هر سمت نیم میل در نظر بگیریم. از 105-100 درجه را یک میلیمتر و از 110-105 درجه یک و نیم میلیمتر برای هر سمت در نظر میگیریم.
همانطور که برای کرادینگ باید فضایی درنظر بگیرید تا آن را برطرف کنید، باید همان فضا را برای پروتروژن و کرواسپی هم در نظر بگیرید تا آنها هم اصلاح شوند. پس این سه مورد ( کرادینگ، کرواسپی، پروتروژن) نیاز به فضا دارند تا اصلاح شوند.
این سه مورد موارد منفی است که نیاز به فضا برای اصلاح دارند.
4)
:وقتی راجع به آنالیز بولتون صحبت کردیم مواردی بود که بین قدامیهای پائین و بالا تناسب وجود نداشت به همین جهت در انتهای درمان اورجت کم میشد. در این موارد گفتیم که باید از قدامیهای پائین استریپ کنیم. میزان عدم تناسب (مبحث آنالیز بولتون) میزان استریپ را نشان میداد پس اگر یک میلیمتر عدم تناسب داشتیم میبایستی از هر سمت نیم میلیمتر استریپ کنیم تا به اورجت مناسب برسیم.
این میزان استریپ باعث برطرف شدن مقداری از کرادینگ میشود بنابراین برای محاسبه کلی کمبود فضا میزانی از استریپ را که انجام دادهاید از میزان کرادینگ کم کنید. چون برای کرادینگ عدد منفی در نظر میگیریم پس برای استریپ برعکس آن یعنی عدد مثبت در نظر گرفته میشود تا از یکدیگر کم شوند.
5)
: آخرین فاکتور میدلاین پائین است. اگر میدلاین به سمت چپ منحرف باشد برای اصلاح آن باید فضایی را در سمت راست در نظر بگیریم تا میدلاین به آن سمت حرکت کند پس در سمت راست مانند کرادینگ باید فضا برای اصلاح میدلاین در نظر گرفت در حالی که اصلاح میدلاین در سمت چپ (سمت Off شده) به ما فضا میدهد و میتوانیم با آن فضا کرادینگ را برطرف کنیم.